علم مغناطیس از این مشاهده که برخی سنگ ها ( ماگنتیت ) تکه های آهن را جذب می کنند سرچشمه می گیرد . واژه مغناطیس از ماگزنیا واقع در آسیای صغیر یعنی محلی که این سنگ ها در آنجا پیدا شد ، گرفته شده است . یک اهن ربای طبیعی خود زمین است که اثر جهت دهنده ی آن بر روی عقربه قطبهای آهن ربا از زمان قدیم شناخته شده است.
در سال 1199/1820 اورستد کشف کرد که جریان برق در سیم نیز می تواند اثرهای مغناطیسی تولید کند ، یعنی می تواند سمت گیری عقربه قطب نما را تغییر دهد. این کشف موجب شد که علوم مغناطیس و الکتریسیته که در ان زمان از هم جدا بود به هم پیوند بخورد. برای تشدید اثر مغناطیسی جریان در یک سیم می توان سیم را به شگل پیچه ای با دورهای زیاد در آورد و در آن یک هسته آهنی قرار داد .
فضای اطراف یک آهن ربا یا یک رسانای حامل جریان محل میدان مغناطیسی است . بردار اصلی میدان مغناطیسی را با B نشان می دهیم و آن را القای مغناطیسی می نامیم . الغای مغناطیسی را میتوان با خطوط القا نمایش می دهیم .بردار میدان مغناطیسی مانند بردار میدان الکتریکی به ترتیب زیر با خطوط القا ارتباط پیدا می کند :
بردار میدان مغناطیسی هم مانند بردار میدان الکتریکی اهمیت اساسی برخوردار است و خطوط القا صرفا نمایش ترسیمی از چگونگی تغییرات میدان است .
جریان الکتریکی عبارت است از اجتماعی از بارهای متحرک و چون میدان مغناطیسی بر روی بار متحرک نیروی جانبی اعمال می کند . پس بر روی سیم حامل جریان نیز نیرو وارد می کند .