پاورقی

نوشته هایی بر پای ورق دیگر نوشته ها

پاورقی

نوشته هایی بر پای ورق دیگر نوشته ها

تاریخچه صنعت خودرو | قسمت چهارم

غرفه فروش خودرو

همانطور که در سه قسمت قبل به بررسی تاریخچه صنعت خودرو پرداختیم در این قسمت نیز به ادامه همان بحث خواهیم پرداخت. صنعت خودرو یکی از مهم ترین صنایع جهان است و نشانی از پیشرفت صنعت یک کشور است. اگر کشوری دارای صنعت خودروی پیشرفته ای باشد. به احتمال زیاد متوسط وضعیت صنعت در آن کشور نیز پیشرفته است. بنابراین شناخت از تاریخچه صنعت خودرو  می تواند فهم دقیق تری از این صنعت مهم به دست دهد.

  غرفه فروش اتومبیل

در سال 1927 تقاضا برای تعویض اتومبیل های جدید بیش از تقاضای خرید خودروی نو بود. با توجه به شرایط اقتصادی روز دنیا ، خودروسازان دیگر نمی توانستند روی بازار رو به رشد حساب کنند. فروش اقساطی در سال 1916 توسط سازندگان خودروهای با قیمت متوسط آغاز شد تا با مدل T رقابت کنند و تا سال 1925 حدود سه چهارم کل اتومبیلهای جدید "به موقع" از طریق اعتبار خریداری می شدند.

اگرچه قبل از سال 1920 کالاهای گران قیمتی  مانند پیانو و چرخ خیاطی به فروش رسیده بود ، اما فروش اقساطی خودروها در طی دهه بیست بود که خرید کالاهای مصرفی گران قیمت را به اعتبار و به عنوان یک عادت طبقه متوسط  درآورد.


جنرال موتورز "منسوخ برنامه ریزی شده" را معرفی می کند


اما اشباع بازار همزمان با رکود فناوری بود. تفاوتهای اساسی که مدل های جنگ جهانی دوم پس از جنگ جهانی دوم را از مدل T متمایز می کند تا اواخر دهه 1920 وجود داشته است . خود استارت ، بدنه تمام فولادی بسته ، موتور فشرده سازی بالا ، ترمزهای هیدرولیک ، انتقال سنکرومش و فشار کم لاستیک های بالون را می توان از این جمله دانست.

اگرچه در دهه 1930 نوآوری های بیشتری چون  سیستم انتقال خودکار و قالب های فریم بدنه در راه بودند.ولی اگر این موارد را در نظر نگیریم در اوایل دهه 1950 اتومبیل با همان روشهایی که در دهه 1920 اتفاق افتاده بود ساخته می شد.

برای پاسخگویی به چالش های پر شدن بازار و رکود ، جنرال موتورز تحت مدیریت آلفرد پی اسلون ، جونیور ، در دهه های 1920 و  1930  مدل منسوخ برنامه ریزی شده محصول را نوآوری کرده و تأکید خود را بر طراحی جدید گذاشت.

هدف این بود که مصرف کنندگان به اندازه کافی ناراضی باشند که در تجارت و احتمالاً تا مدل جدید گران قیمت تر قبل از پایان عمر مفید خودروهای فعلی خود ، به تجارت بپردازند. فلسفه اسلون این بود که "هدف اصلی شرکت ... پول درآوردن ، نه فقط ساخت اتومبیل" بود. او معتقد بود که فقط لازم است که اتومبیل های جنرال موتورز از نظر طراحی با بهترین رقبای ما برابر باشند ... لازم نبود منجر به طراحی و یا ریسک آزمایش های آزمایش نشده شود.


ادامه دارد . . .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد